حواسمون به زغال های اطرافمون باشه
میخوام یه چیزی بگم که اونایی که اهل کباب و سفر و خوشگذرونی هستن خوب می دونن. وقتی میخوایم زغال آماده کنیم برای کباب درست کردن معمولا زغال های خاموش رو میذاریم کنار اونایی که روشن شدن و به اصطلاح گرفتن. اون زغال روشنا کم کم باعث میشن زغال های خاموش هم روشن و برافروخته بشن.
ما هم دقیقا مثل همون زغال های خاموشیم ؛ اگر با آدمایی بگردیم که روشنن و اهل دل و به قولی کاردرست ؛ اون موقع ما هم کم کم روشن میشیم. قدیمی ها حرف قشنگی میزدن ، میگفتن میخوای طرفو بشناسی نگاه کن ببین با کیا نشست و برخواست می کنه.
آدمای زرنگ خیلی تو انتخاب رفیقشون دقت می کنن و با هرکسی نمیگردن. واقعیت اینه که چه بخوایم و چه نخوایم اطرافیانمون روی ما تاثیر خیلی زیادی میذارن ، روی منش و اخلاق و شخصیتمون ، روی زندگیمون و کلی بگم روی همه چیمون تاثیر میذارن.
بهتر نیست که با اونایی رفاقت کنیم که مثل زغال روشنن؟؟!!!!
تا توانی دور شو از یار بد
یار بد بدتر بود از مار بد
مار بد تنها تو را بر جان زند
یار بد بر جان و بر ایمان زند
چند وقت پیش قرآن میخوندم به یه آیه خیلی باحال برخوردم ” یا ویلتی لیتنی لم اتخذ فلانا خلیلا ” یعنی ای کاش با فلانی رفیق نمیشدم و همنشینی نمی کردم. میگه اونور خیلیا حسرت میخورن که با فلان آدم گشتم و من رو از راه به در کرد.
خلاصه کلام ، مراقب باشیم هرکسی لایق همنشینی نیست.
دیدگاهها (1)
علی اسفند 29, 1398 - 9:01 ب.ظ
ای دوست به خدا دوری تو دشوار است
بی تو از گردش ایام دلم بیزار است
بی توای مونس جان، دل ز غمت میسوزد
دل افسرده من طالب یک دیدار است