قانون پارکینسون در مدیریت کارها

قانون پارکینسون در مدیریت کارها

مصادیقی از قانون پارکینسون در مدیریت سازمان

وقتی زمان انجام پروژه ای را یکساله تعریف می‌کنیم در بهترین حالت در همان مدت زمان یکسال انجام خواهد شد و اگر زمان همان پروژه را هشت ماهه در نظر بگیریم و مشخص کنیم، مجبوریم که هشت ماهه کار را جمع کنیم.

-مهم نیست که حجم Flash memory که برای ذخیره اطلاعات خودمان انتخاب می‌کنیم چقدر است، به هرحال در دراز مدت همه حجم آن پر خواهد شد.

-مهم نیست که سرعت و حافظه موبایل ما چقدر باشد، به هرحال زمانی می‌رسد که حافظه‌ی آن پر و سرعت آن کند خواهد شد.

-هیچ اهمیتی ندارد که کمد لباس ما چقدر جا دارد، چرا که به هرحال روزی برای لباس های خودمان جا کم خواهیم آورد.

-اگر کاری که توسط یک نفر انجام می‌شود را به هشت نفر واگذار کنیم، به مرور زمان متوجه می‌شویم که برای انجام این کار واقعا به هشت نفر احتیاج داشته ایم.

-اگر برای انجام و اجرای یک پروژه یا یک هدف در سازمان منابعی بیش از حد مورد نیاز اختصاص دهید، آن منابع به هر حال مورد استفاده قرار خواهند گرفت و به اتمام خواهند رسید.

تمام مواردی را که در بالا مثال زدم می توان به عنوان مصادیقی از قانون پارکینسون در نظر گرفت بر اساس قانون پارکینسون ذهن ما به طور ناخودآگاه کار ها را بر اساس زمان بندی و منابعی که ما برای آن در نظر گرفته ایم و اختصاص داده ایم تنظیم می کند. به عبارت دیگر آن کار آن قدر ادامه پیدا می کندو توسعه می یابد تا زمان و منابعی که به آن اختصاص داده ایم را پر کند. نورث‌کوت پارکینسون، بیشتر به دلیل تدوین قانون مشهور پارکینسون شناخته می‌شود. او نویسنده‌ای شوخ‌طبع بود اما قلمی تیز و انتقادی داشت. پارکینسون بدون ترس از انتقاد، به گروه‌های مختلفی از جمله مردم عادی، همکاران و دولت‌مردان می‌تاخت. این رویکرد جسورانه و طنزآمیز باعث می‌شد که ایده‌های او به سرعت منتشر شود و توجه بسیاری را جلب کند. با این حال، همین سبک نوشتن باعث شد تا بسیاری او را بیشتر به عنوان یک طنزپرداز و نه یک تحلیلگر سیاسی بشناسند. این در حالی است که پارکینسون بیشتر یک تحلیلگر سیاسی بود تا یک طنزپرداز صرف.

آیا تا به حال مجبور شده‌اید ساعت‌ها در یک صف طولانی انتظار بکشید، در حالی که می‌دیدید کارمندان به آرامی و بدون عجله مشغول کارهای خود هستند؟ یا شاید تجربه کرده‌اید که یک کار ساده، به دلایل نامعلومی، روزها و هفته‌ها طول بکشد. اگر چنین تجربیاتی داشته‌اید، به احتمال زیاد قانون پارکینسون را در عمل تجربه کرده‌اید.

قانون پارکینسون می‌گوید:

«کار به اندازه‌ای که زمان برای آن در نظر گرفته شده، طول می‌کشد.» به عبارت ساده‌تر، هرچه زمان بیشتری برای انجام یک کار داشته باشیم، آن کار بیشتر طول می‌کشد. این قانون عجیب و در عین حال آشنا، در بسیاری از جنبه‌های زندگی ما دیده می‌شود، از محیط کار گرفته تا زندگی روزمره.

تعریف قانون پارکینسون

«هر کاری به اندازهٔ زمان و فضا و منابعی که برای آن در نظر می‌گیریم، بزرگ می‌شود و کِش پیدا می‌کند.»

 

 رئیس یک اداره برای امضا کردن یک نامه به چقدر زمان نیاز دارد؟ به اندازهٔ همهٔ وقت و زمانی که دارد. اگر یک دقیقه وقت داشته باشد، یک دقیقه‌ای امضا می‌کند و اگر هشت ساعت وقت داشته باشد، همهٔ هشت ساعت را به امضا کردن آن نامه اختصاص می‌دهد. برای تدوین طرح توسعهٔ یک شهرک صنعتی به چند نفر نیاز داریم؟ به اندازهٔ همه افراد در دسترس. اگر سه نفر را مسئول این کار کنید، طرح را تدوین می‌کنند. اگر سی نفر را هم به عنوان تیم تدوین طرح در نظر بگیرید، نمی‌گویند تعداد ما زیاد است. باز هم همهٔ آن سی نفر برای پروژه وقت می‌گذارند.

عدم توجه به این موضوع می تواند باعث هدر رفت زمان از آن مهم تر سوخت توان و انرژی یک سازمان، تمام شود. زمان بندی های بیهوده طولانی و اختصاصی بیش از اندازه منابع نه تنها به عنوان یک پوئن مثبت نباید تلقی شود، بلکه می تواند باعث روزمرگی، استهلاک و نهایتا شکست در انجام پروژه ها شود.

قانون پارکینسون در زندگی روزمره

فارغ از آگاهانه بودن یا ناآگاهانه بودن آن، قانون پارکینسون به طور مرتب در زندگی روزمره ما اتفاق می‌افتد. برای مثال:

  • وقتی دانشجو هستید، در پایان هر ترم لازم است که یک مقاله ارائه دهید. معمولاً این مقاله‌ها را تنها ۷۲ ساعت قبل از ضرب‌الاجل تحویل، شروع و ۵ صبح آن‌ها را برای استاد خود ایمیل می‌کنید.
  • تمام هفته را وقت دارید، تا پژوهش خود را انجام دهید، اما تا عصر جمعه کاری انجام نمی‌دهید و می‌خواهید آن را در چند ساعت باقی‌مانده به پایان ببرید.
  • با اینکه می‌دانید جشن عروسی در پیش دارید، اما برنامه‌ای برای کم کردن وزن خود ندارید، و در ۴ هفته پایانی رژیم غذایی سنگینی می‌گیرید تا وزن خود را به ایده‌آل برسانید.

اگر یکی از موقعیت‌‌های بالا را تجربه کرده باشید، به راحتی درک می‌کنید که قانون پارکینسون چیست. ساده است، مدت‌ها برای انجام کاری فرصت دارید، اما آن را انجام نمی‌دهید و ناگهان به ماشینی تبدیل می‌شوید که در لحظات پایانی، کار را به اتمام می‌رساند.

به کار بردن قانون پارکینسون در انجام کارها

بسیاری از ما عادت کرده‌ایم که برای انجام کارها زمان زیادی در نظر بگیریم. اما آیا تا به حال فکر کرده‌اید که با محدود کردن زمان، می‌توانیم بهره‌وری خود را به طور قابل توجهی افزایش دهیم؟ قانون پارکینسون می‌گوید: “کار گسترش می‌یابد تا زمانی که برای آن در نظر گرفته شده را پر کند.” با استفاده از این قانون، می‌توانیم با تعیین ضرب‌الاجل‌های کوتاه‌تر، کارهایمان را سریع‌تر و با کیفیت بهتری انجام دهیم.

در ادامه به چند نکته برای شروع این روش اشاره می‌کنیم:

  • شارژر لپ‌تاپ خود را از برق بکشید و خود را مجبور کنید قبل از به پایان رسیدن باتری لپ‌تاپ، کار خود را تمام کنید.
  • کارهای بزرگ را به چند کار کوچک تقسیم کنید و در زمان‌های کوتاه هر بخش کار را به اتمام برسانید تا تمام فرآیند کار سریع‌تر به پایان برسد.
  • زمان خود را به طور مصنوعی محدود کنید و تلاش کنید تا هر دو ساعت حداقل یک بخش از کار را به اتمام برسانید. برای خود فهرستی از انجام کارها در هر ساعت درست کنید و به آن پایبند بمانید.
  • به جای آنکه بگوئید روزی ۱۰۰۰ کلمه می‌نویسم، یا روزی ۴ کیلومتر می‌دوم یا ۲ ساعت در باشگاه با وزنه کار می‌کنم به خود بگوئید تا قبل از ساعت ۱۰ باید این کارها را تمام کرده باشم. به مرور خواهید دید که این روش چقدر به سرعت انجام کارها کمک خواهد کرد و چقدر زمان اضافی به دست خواهید آورد.
  • اگر صبح‌ها زود از خواب بیدار شوید می‌توانید بسیاری از کارها را صبح زود انجام دهید و عصر زمان بیشتری برای تفریح داشته باشید.
  • ضرب‌الاجل‌های خود را سخت و جدی دنبال کنید و آن‌ها را پشت گوش نیاندازید. مدام به خود انگیزه دهید تا به آن‌ها پایبند باشید. به عنوان مثال کارهایی مثل پاسخ دادن به ایمیل‌ها، یا گشت و گذر در شبکه‌های اجتماعی را باید به نیم ساعت در روز برسانید. تنها ۲ بار در روز و در دو زمان ۱۵ دقیقه‌ای به ایمیل خود سر بزنید، لازم نیست هر ساعت ایمیل خود را چک کنید یا مدام به شبکه‌های اجتماعی بروید. این عادات وقت شما را خواهد گرفت.
  • برای ضرب‌الاجل‌ها زمان کمتری را در نظر بگیرید، مانند ضرب‌الاجل‌هایی که مدیر یا مشتریان‌تان برایتان تعیین می‌کنند. این کار باعث می‌شود تا کارآمدی و بازده‌تان باز هم بالاتر برود.

تا دیر وقت کار نکنید!

آیا می‌دانستید که کار کردن تا دیر وقت نه تنها بهره‌وری‌تان را افزایش نمی‌دهد، بلکه می‌تواند به سلامت روانتان نیز آسیب برساند؟ بسیاری از ما فکر می‌کنیم با کار کردن بیشتر، تعهد بیشتری نشان می‌دهیم. اما واقعیت این است که اغلب اوقات، کار کردن تا پاسی از شب، نه تنها به پیشرفت کار کمک نمی‌کند، بلکه باعث کاهش کیفیت کار و افزایش استرس می‌شود.

این تصور اشتباه که با کار بیشتر، به نتیجه‌ی بهتری می‌رسیم، باعث می‌شود بسیاری از ما در یک چرخه‌ی باطل گرفتار شویم. تصور کنید که شما یک ورزشکار هستید. اگر بدون استراحت و تغذیه‌ی مناسب به تمرین ادامه دهید، نه تنها پیشرفت نخواهید کرد، بلکه احتمال آسیب دیدگی‌تان نیز افزایش می‌یابد. کار نیز مانند ورزش است. برای داشتن بهترین عملکرد، نیاز به استراحت و بازیابی داریم.

پس چگونه می‌توانیم بهره‌وری خود را افزایش دهیم؟

راز موفقیت در مدیریت زمان و اولویت‌بندی کارها است. به جای اینکه تا پاسی از شب سرگرم کار باشید، بهتر است ساعات کاری خود را به طور دقیق برنامه‌ریزی کنید و سعی کنید تمام کارهایتان را در همان ساعات انجام دهید. در ابتدا ممکن است این کار سخت به نظر برسد، اما با کمی تمرین، به نتایج شگفت‌انگیزی خواهید رسید.

یکی از روش‌های موثر برای افزایش بهره‌وری، استفاده از تکنیک پومودورو است. در این روش، شما به مدت 25 دقیقه روی یک کار تمرکز می‌کنید و سپس 5 دقیقه استراحت می‌کنید. این چرخه را چندین بار تکرار کنید. با استفاده از این تکنیک، هم تمرکزتان افزایش می‌یابد و هم از خستگی و فرسودگی جلوگیری می‌کنید.

به یاد داشته باشید: هدف از کار، صرفاً گذراندن ساعات طولانی در محل کار نیست، بلکه انجام موثر و باکیفیت وظایف محول شده است. با مدیریت صحیح زمان و اولویت‌بندی کارها، می‌توانید هم به موفقیت شغلی برسید و هم از زندگی شخصی خود لذت ببرید. اگر می‌خواهید با استفاده از قانون پارکینسون بهره‌وری‌تان را افزایش دهید، در اولین قدم از انجام کارها در خانه خودداری کنید. سعی کنید برای کارهای هفته‌ طوری برنامه‌ریزی کنید تا بتوانید تمام آن‌ها را در ساعات کاری به پایان برسانید.

به کار بردن قانون پارکینسون در انجام کارها

استفاده از قانون پارکینسون برای انجام کارهای غیر ممکن

اگرچه قانون پارکینسون به‌طور مستقیم به انجام کارهای غیرممکن نمی‌پردازد، اما می‌توان از آن برای تحقق اهداف چالش‌برانگیز استفاده کرد. برای این کار، ابتدا باید اهداف بزرگ را به بخش‌های کوچک‌تر و قابل مدیریت تقسیم کنیم. سپس، شکاف موجود بین توانایی‌های فعلی و هر بخش از هدف را مشخص کرده و با تلاش مستمر برای پر کردن این شکاف‌ها، به تدریج به هدف نهایی نزدیک شویم. رشد به این اندازه چالش‌برانگر است، اما با برنامه‌ریزی دقیق و تلاش مستمر می‌توان به هدف دست یافت. اهمیت این است که دقیقاً بدانیم برای رسیدن به هدف به چه میزان رشد نیاز داریم تا بتوانیم برنامه‌ریزی دقیق‌تری داشته باشیم.”

مثال عملی: فرض کنید هدف شما یادگیری یک زبان خارجی در مدت زمان کوتاه است. با استفاده از قانون پارکینسون، می‌توانید این هدف بزرگ را به اهداف کوچک‌تر مانند یادگیری روزانه چند لغت جدید، تمرین مکالمه روزانه و شرکت در کلاس‌های آنلاین تقسیم کنید. با تعیین اهداف کوچک‌تر و اندازه‌گیری پیشرفت خود در هر مرحله، می‌توانید انگیزه خود را حفظ کرده و به تدریج به هدف نهایی خود برسید.

جمع‌بندی

قانون پارکینسون به ما یاد می‌دهد که با تعیین ضرب‌الاجل‌های مناسب، می‌توانیم کارها را با کیفیت بالا و در کمترین زمان ممکن به پایان برسانیم. اما کاهش بی‌دلیل زمان می‌تواند به کیفیت کار آسیب برساند. به عبارت دیگر، هدف این قانون، ایجاد تعادل بین سرعت و کیفیت است. با بهره‌گیری از این قانون، می‌توانیم هم بهره‌وری خود را افزایش دهیم و هم از کیفیت کارمان اطمینان حاصل کنیم.

دیدگاه‌ها (23)

Delara مرداد 13, 1403 - 2:09 ق.ظ

بنظرم قانون پارکینسون خوبه منتها تا وقتی که باعث کمال گرایی نشه
و این قانون شاید درصورتی مفید که این کمال گراییه سرعت و کاهش زمان ، باعث ایجاد فشار نشه و یا این فشار مدیریت بشه مثلا اگر جایزه اون ۳ نفر کارمند در صورت انجام کار در ۵ روز بیشتر از انجام کار در ۱۰ روز باشه انگیزه بیشتری ایجاد میشه و علاوه بر سرعت بالا کیفیت کمتر پایین میاد
ولی اینم در نظر بگیریم اگر بخوایم بدون انگیزه بیشتر داشتن کار رو توی سرعت بیشتری انجام بدیم از کیفیت کار کم میشه مگر اینکه صرف انجام اون کار الویتمون باشه
و اگر هم بخوایم انگیزه رو بیشتر کنیم باز هم داریم از یک منبع سوختی استفاده می‌کنیم در نتیجه اگر سرعت و پاداش نتیجه بخوایم برابر و با کیفیت باشه
استفاده از منبع رو کاهش نمیدیم بلکه تعدیلش میکنیم پس شاید در همه شرایط استفاده از قانون پارکینسون ضروری نباشه.
اگر نسبیت رو درنظر بگیریم بنظرتون این قانون همیشه مفید؟ یا اینکه میتونه در شرایطی بلعکس باعث آسیب شه؟

Madi مرداد 13, 1403 - 6:51 ق.ظ

چقدر جالب به نظر بنده توی انتها یک پاداش ام برای خودمون تعیین بکنیم بهتر بشه

محمد سینا منصوری زارع مرداد 15, 1403 - 4:21 ب.ظ

ممنون عالی بود ❤️
فقط یک سوال داشتم مثلا برای همین کاراموزی اوایلش من کند بودم اما الان از هفته پیش این قانون رو شروع کردم سرعت کارم بالا رفته اما مثلا میگم از ۹ تا ۱۲ باید ۶ تا شاخص تحویل بدم اما بین اینا مثلا وسطش یکی شون نسبت به بقیه کم کیفیت تر میشه باید یه زمان دوباره باز کنم برای اون که ادیت بزنم بهتر بشه

اینو چطوری می تونم مدیریت کنم

باران زاد مرداد 15, 1403 - 5:41 ب.ظ

وای این مقاله خیلی خفن بود! هر چی بگم کم گفتم. انگار نویسنده تو فکر منه! این قانون پارکینسون همه جا هست، از زندگی روزمره گرفته تا کارای مهم شرکت. خیلی باحال بود.

مهدی باقرزاده مرداد 16, 1403 - 8:56 ق.ظ

به نظر من قانون پارکینسون در کنارش نیاز به یک سیستم پاداش و تنبیه جهت کنترل زمان بندی داره. فرضا با خودمون عهد کردیم که کار رو در زمان مشخص انجام بدیم و اگه انجام ندادیم چه سیستم بازدارنده ای تو این قانون پارکینسون تعریف شده؟

علی مرداد 16, 1403 - 8:56 ق.ظ

سلام خدمت شما
برای مثال یک پروژه مقاله گذاری رو که ۱۰ عدد در هر ماه باید گذاشته شود رو در نظر می‌گیریم زمان ما ۳۰ روز برای ۱۰ مقاله است افراد معمولا ۱۰ روز آخر رو به گذاشتن مقاله در سایت صرف میکنن ولی ما می آییم هر یک روز در میان یک مقاله آماده میکنیم که در ۱۵ روز کار به اتمام برسد حال اگر بخواهیم برای مواردی که ممکن است پیش بیاید و وقت ما را از بین ببرد این یک روز در میان را به جای یک مقاله دو مقاله در هر روز انجام می‌دهیم و برای انتشار آن ها را زمانبندی میکنیم با اینکار در هر زمان ما یک مقاله هم اضافه تر برای آینده نوشته ایم که در زمان خودش منتشر می شود و اینگونه زمان انجام پروژه به یک هفته و نیم کاهش پیدا میکند.

طاهری مرداد 16, 1403 - 10:14 ق.ظ

این نظریه در شرایط خاص به عواملی بستگی داره که صدق نمیکنه
مثلا اینکه اگر کار یا پروژه ای نیازمند نیروی متخصص باشه اما به جای اون ۳ تا نیروی غیرمتخصص و یا حتی ممبتدی به کار گرفته بشه قطعا بهره وری پایین میاد و مدت زمان بیشتری میبره
یا مثلا در حین انجام پروژه اتفاقات غیر مترقبه برای نیرو یا حتی خود کار اتفاق بیوفته که باعث عقب افتادن اون بشه
اما ما اینجا تو بازه های زمانی کوتاه تعریف نکردیم که در این مواقع باید چیکار کنیم؟
از طرفی این روندی که تعریف شده تا کارها طبق زمانبندی جلو بره و سر ساعت باشه (واسه هرکس مطابق میل خودش) بعد از مدتی تبدیل به رباتی میشیم که همه ظرفیت این اتفاق رو ندارن!!!

فاطمه مرداد 16, 1403 - 12:42 ب.ظ

خیلی هم عالی
این قانون میتونه در جایگاه های مختلف اجرا بشه و باعث مدیریت درست، صرفه جویی در زمان و همچنین علت پیشرفت باشه

سیاوش امانی مرداد 16, 1403 - 12:42 ب.ظ

خیلی ممنون از مطلبتون
سوالی که ذهن بنده رو درگیر رده اینه که ما وقتی میخواییم قانون پارکینسون رو توی کارمون پیاده سازی کنیم باید تایم رو چجوری تنظیم کنیم؟
یعنی اینکه خرده کارهایی که حین کار بهمون محول میشه رو هم محاسبه کنیم توی تایم یا فقط باید تمرکزمون رو بزاریم روی اون پروژه که دستمون هست؟

دانیال مرداد 16, 1403 - 12:47 ب.ظ

مطالب مفید و کارآمد👌👌👌

Fateme مرداد 16, 1403 - 12:51 ب.ظ

سلام دیدگاه من از این مقاله این بود که برای اینکه بتوانیم کارها و فعالیت های خودمان را با بهترین کیفیت و بدون هدر دادن زمان به سرانجام برسانیم میتوانیم از قانون پارکینسون استفاده کنیم.

Ali bagherzade مرداد 17, 1403 - 9:33 ق.ظ

ممنون از مطالب مهمی که ارائه میدین
ضرب الاجل مشخص کردن برای کارها و امور رو یاد گرفتیم فقط یه نکته ای که برای من سوال شده اینه که چه زمانی باید به خودمون استراحت بدیم؟ فکر میکنم وقتی مداوم این قانون رو پیاده کنیم دچار فرسودگی میشیم

Ghazale ahmadi مرداد 17, 1403 - 10:27 ق.ظ

کاملا موافقم هر چه زمان بیشتری برای کار در نظر بگیریم اون کار بیشتر کش پیدا میکنه و هرچه زمانمون محدودتر کنیم سریع تر تموم میشه 👍🏻

فاطمه مرداد 17, 1403 - 10:37 ق.ظ

خیلی خوب بود
این قانون میتونه در جایگاه های مختلف اجرا بشه وباعث مدیریت درست، صرفه جویی در زمان و همچنین علت پیشرفت باشه.

مارال ت.ط مرداد 17, 1403 - 10:39 ق.ظ

مطلب واقعا مفید و کاربردی بود آقای ترکی….ممنون
باعث آگاهی خودم نسبت به کارهایی بود که دلیلش رو نمیدونستم. یکی از اون کارها، دقیقه نودی بودنم هست که همیشه و همیشه میگم دیگه نمیذارم برسه به دقیقه نود ولی بازم اینکارو میکنم 😵‍💫 و دیگری تقسیم کارهای خسته کننده ای مثل ظرف شستن که از انجام اونها بدم میاد به کارهای کوچکتر و ساده تر تا بعد از اتمام اونها انگیزه برای ادامه داشته باشم.
مثلا وقتی با انبوهی از ظرف نشسته مواجه میشم میگم خونسردی خودتو حفظ کن… اول قاشق و چنگال ها رو بشور، بعد بشقاب ها، بعد لیوان ها و…هر مرحله رو که انجام میدم به خودم تبریک میگم و میرم سراغ مرحله بعدی

ندا مرداد 17, 1403 - 3:22 ب.ظ

خیلی مطلب جذابی بود آقای ترکی.کلا ذهن به همین صورت هست که وقتی با یک کار بزرگ یا سنگین مواجه میشه در بیشتر مواقع اون کار انجام نمیده ولی وقتی خوردش میکنی کارای ریز ریز و‌انجام میده.

فاضل لشگری مرداد 17, 1403 - 7:57 ب.ظ

برای من زمان خیلی مهم از اونجایی که گاهی باید در هفته 30 تا مجوز پیگیری کنم، تقسیم بر 6 روز نمی کنم و تو 3 روز تمام پیگیری ها و نتایج ام رو بدست میارم.
ممنونم برای این مطلب مفید تون.

محمد مرداد 17, 1403 - 8:39 ب.ظ

بسیار مطلب مفیدی بود

شاهین مرداد 17, 1403 - 9:17 ب.ظ

این مقاله یهو چشمامو باز کرد. همیشه فکر می‌کردم فقط من اینجوری‌ام که همه چیو واسه آخر کار میذارم. حالا فهمیدم یه قانون پشتشه!

رضا چراغی مرداد 18, 1403 - 10:21 ق.ظ

با سلام و احترام، آیا این امکان وجود دارد که در برخی شرایط، اختصاص زمان بیشتر به یک پروژه واقعاً به بهبود کیفیت و خلاقیت منجر شود؟ مثلاً در پروژه‌های خلاقانه‌ای مثل طراحی یا نوشتن، زمان بیشتر می‌تواند باعث تفکر عمیق‌تر و تولید ایده‌های نو شود. شما این موضوع را چگونه می‌بینید؟؟
آیا می‌توان استدلال کرد که در برخی موارد، تمرکز بر ضرب‌الاجل‌های کوتاه می‌تواند به استرس و فشار غیرضروری منجر شود که در نهایت باعث کاهش کیفیت و خلاقیت می‌شود؟ چگونه می‌توان در چنین شرایطی بین سرعت و کیفیت تعادل برقرار کرد؟؟؟

Salar مرداد 18, 1403 - 2:17 ب.ظ

عالی بود
مخصوصا در زمینه کاری خودم به دلیل زمان بندی های محدودی که داریم؛ زمان بندی های ثبت و ارسال ارزش افزوده، معاملات فصلی، سامانه مودیان، مالیات حقوق و بیمه و اظهارنامه عملکرد ایده و طرح عالی در مدیریت زمان خواهد بود
ممنون از مقاله خوبتون.

ایلیا مرداد 19, 1403 - 4:09 ق.ظ

من این قانون رو بارها به چشم دیده بودم. اما راه حلی برای این اتفاق نداشتم.
ممنون بابت اطلاعات کامل شما درباره قانون پارکینسون.
یه سوالی داشتم:
آیا با گذشت زمان این ضرب الاجل رو بیشتر کنیم یا بهتره که این کار رو انجام ندیم؟

امیرعلی مرداد 28, 1403 - 5:17 ق.ظ

سلام .
داخل مقاله هم به این مورد اشاره کرده بودید که قانون پارکینسون در زندگی روزمره .
من یادمه که وقتی دبستان بودم به ما پیک های میدادن که در روز های پنجشنبه و جمعه اون رو حل کنیم . من اون پیکو نگه میداشتم تا شب جمعه بعد با یه عالمه سختی و استرس تمومش میکردم . با توجه به اینکه دو روز تایم داشتم که اون رو انجام بدم .
میخواستم اینو بگم که از کودکی می‌تونه این قانون کمکمون کنه تا زندگی بهتری داشته باشیم و به نظر من باید به این قانون بیشتر اهمیت بدیم و در طول زندگی از این قانون بیشتر استفاده کنیم .
ممنونم، مطالب بسیار مفید بود .

دیدگاه شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.